سفارش تبلیغ
صبا ویژن
د نیا ی مجازی
درباره وبلاگ


پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 18
  • بازدید دیروز: 23
  • کل بازدیدها: 146574
یادداشت ثابت - پنج شنبه 92 خرداد 10 :: 11:13 عصر :: نویسنده : عارفی

 

امام رضا(ع) در یک نگاه   
نام :علی بن موسی
(ع)
لقب معروف :رضا
(ع)
کنیه :ابوالحسن(ع)
پدر و مادر :امام موسی بن جعفر، نجمه (علیهماالسلام )
وقت و محل تولد :11 ذیقعده سال 148 ه‍ق در مدینه
وقت و محل شهادت :آخر صفر 203 هجری قمری در سن 55 سالگی ، به وسیله ماءمون ، مسموم و در سناباد نوقان (که امروز یکی از محله های مشهد است ) به شهادت رسید.
مرقد شریف :مشهد مقدس (یکی از شهرهای بزرگ ایران )
دوران زندگی :در سه بخش ؛
1 - قبل از امامت 35 سال (148 تا 183 ه‍ق )
2 - بعد از امامت ، 17 سال در مدینه
3 - بعد از امامت ، سه سال در خراسان ، که حساسترین دوره زندگی سیاسی آن حضرت در این سه سال بود
آن حضرت تنها یک فرزند (امام جواد) داشت که هنگام شهادت پدر، حدود هفت سال داشت .
 

مادر امام رضا (ع)  
نجمه خاتون، همسر امام کاظم(ع)
و مادر گرامی امام رضا (ع)و حضرت معصومه (ع)می باشد. آن حضرت از بانوان بزرگوار از نظر علم و کمالات اخلاقی می باشد که تاریخ مثل او را در میان بانوان عالم به خود کم دیده است. ابعاد شخصیتی و زندگی فردی و اجتماعی وی از نظر علم و آگاهی نسبت به مسایل دینی و عقاید مذهبی و نیز اخلاق و رفتار با همسر و فرزندان، عبادت و بندگی علی رغم آن که از نظر تاریخی به اجمال بیان شده، ولی با همان ابهامی که در جزئیات زندگی وی وجود دارد، می تواند الگویی مناسب و سرمشقی خوب برای بانوان با فضیلت مسلمان قرار گیرد.
که نامهای مختلفی برای آن بانوی مکرمه در منابع حدیثی و تاریخی آمده است که هیچ منافاتی بین اخبار درباره نام آن بانوی مخدره وجود ندارد شیخ مفید(ره) مادر امام هشتم (ع)
را چنین معرفی می‌کند: «و اُمّه ام ولدٍ یقال لها: ام البنین» (1) مادر امام رضا(ع) ام ولد بود ام ولد به کنیزانی گفته می‌شد که در خانه مولی خود صاحب فرزند می‌شدند (کنیز دارای فرزند) آنچه را که شیخ مفید برای آن حضرت به عنوان نام نوشته کنیه‌ای است که معروف به آن بوده است و به خاطر داشتن فرزندان (مادر فرزندان) کنیه گرفته است، نام اصلی مادر گرامی حضرت رضا، تکُتم بوده است که پس از تولد امام رضا(ع) از طرف امام کاظم(ع) طاهره نامیده است.
1- شیخ مفید، الارشاد، ج 2 ص 247




موضوع مطلب :