سفارش تبلیغ
صبا ویژن
د نیا ی مجازی
درباره وبلاگ


پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 6
  • بازدید دیروز: 2
  • کل بازدیدها: 145913
یادداشت ثابت - شنبه 92 شهریور 24 :: 5:50 عصر :: نویسنده : عارفی

http://www.yeknet.ir




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - جمعه 92 شهریور 23 :: 12:34 عصر :: نویسنده : عارفی
یادداشت ثابت - پنج شنبه 92 شهریور 22 :: 2:5 عصر :: نویسنده : عارفی

 

http://kashkol2030.blogfa.com

 

 

 

 




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - پنج شنبه 92 شهریور 22 :: 11:28 صبح :: نویسنده : عارفی

چه کسی می گوید:

که گرانی شده است؟

دوره ارزانیست:

دل ربودن ارزان...

دل شکستن ارزان...

دوستی ارزان است

دشمنی ها ارزان!

تن عریان ارزان!

آبرو قیمت یک تکه نان...

و دروغ از همه چیز ارزان تر!

قیمت عشق چقدر کم شده است کمتر از آب روان!

و چه تخفیف بزرگی خورده قیمت هر انسان...

 

 

 




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - چهارشنبه 92 شهریور 21 :: 9:52 عصر :: نویسنده : عارفی
یادداشت ثابت - چهارشنبه 92 شهریور 21 :: 5:42 عصر :: نویسنده : عارفی

امام حسین علیه‌السلام در حدیثی زیبا امر به معروف و نهی از منکر را در پنج مورد بیان فرموده‌اند که یکی از آنها تقسیم صحیح ثروت‌های عمومی بر موازین اسلام است.

سید الشهدا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام فرمودند: امر به معروف و نهى از منکر: دعوت به اسلام، باز گرداندن حقوق به ناحق گرفته شده، ستیز با ستمگر و تقسیم ثروتهاى عمومى و غنایم جنگى بر موازین اسلام، اخذ و جمع آورى صدقات (زکات و مالیاتهاى الزامى) از موارد صحیح و واجب آن و به مصرف صحیح و شرعى رسانیدن آن است.

متن حدیث:

ان الامر بالمعروف و النهى عن المنکر: دعاء الى الاسلام مع رد المظالم و مخالفة الظالم و قسمة الفى ء و الغنائم و اخذ الصدقات من مواضعها و وضعها فى حقها.

«تحف العقول، صفحه 270»

 

 




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - دوشنبه 92 شهریور 19 :: 9:50 صبح :: نویسنده : عارفی
کلیک کنید



موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - یکشنبه 92 شهریور 18 :: 2:3 عصر :: نویسنده : عارفی

عشق شکست خورده :

 


اگر یارم نه ای بارم چـــرایی؟
اگر گل نیستی خارم چـــرایی؟
توکه مشکلگشای من نبودی
گــره انــداز درکارم چـــرایی؟

تو که با من ازاول عهـــد بستی
چرا با دیگــــران هردم نشستی؟
توگفــتی با تـو هستم تا همیشه
چرا پس عهدوپیمانت شکستی


تو،اول عـاشـــقی آغـــاز کردی
درعشــقت به رویــم بـاز کردی
مرا خواندی به مهمانی چشمت
در آخر سر بــرایــم نــاز کردی

ازآن روزی که عشقم یاد دادی
دل ودیــــنم هـمه بربـــاد دادی
فکندی درسـرمن شور شیرین
به دستم تیشه ی فرهاد دادی 

 

تودرعاشق کُشی همـتا نداری 

به دل عشق مرا تنــها نداری

توکه هردم دلت بااین وآنست

دگر در دیده ی ما جـا نداری

 

 




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - یکشنبه 92 شهریور 18 :: 1:53 عصر :: نویسنده : عارفی

 

هر نسیمی که نصیب از گل و باران ببرد *

 

می تواند خبر از مصر به کنعان ببرد *

 

 آه از عشق که یک مرتبه تصمیم گرفت *

 

یوسف از چاه درآورده به زندان ببرد *

 

 وای بر تلخی فرجام رعیت پسری *

 

که بخواهد دلی از دختر یک خان ببرد *

 

 ماهرویی دل من برده و ترسم این است*

 

سرمه بر چشم کشد،زیره به کرمان ببرد*

 

 دودلم اینکه بیاید من معمولی را*

 

سر و سامان بدهد یا سر و سامان ببرد*

 

 مرد آنگاه که از درد به خود می پیچد*

 

ناگزیر است لبی تا لب قلیان ببرد*

 

 شعر کوتاه ولی حرف به اندازه ی کوه*

 

باید این قله را "آه" به پایان ببرد*

 

 شب به شب قوچی ازین دهکده کم خواهد شد*

 

ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد!

 

 

 

 




موضوع مطلب :
< << 6 7 8 9 10 >> >