سفارش تبلیغ
صبا ویژن
د نیا ی مجازی
درباره وبلاگ


پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 18
  • بازدید دیروز: 12
  • کل بازدیدها: 146202
یادداشت ثابت - پنج شنبه 92 مرداد 25 :: 12:7 عصر :: نویسنده : عارفی

اما در این مورد، مطلبی از امام حسن مجتبی(ع) است که واقعا زیبا، ارزشمند، و البته قابل تأمّل است.
متن روایت:
«أَنَّ رَجُلًا أَتَى الْحَسَنَ(ع) فَشَکَا إِلَیْهِ الْجُدُوبَةَ فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ(ع) اسْتَغْفِرِ اللَّهَ وَ أَتَاهُ آخَرُ فَشَکَا إِلَیْهِ الْفَقْرَ فَقَالَ لَهُ اسْتَغْفِرِ اللَّهَ وَ أَتَاهُ آخَرُ فَقَالَ لَهُ ادْعُ اللَّهَ أَنْ یَرْزُقَنِی ابْناً فَقَالَ اسْتَغْفِرِ اللَّهَ فَقُلْنَا لَهُ أَتَاکَ رِجَالٌ یَشْکُونَ أَبْوَاباً وَ یَسْأَلُونَ أَنْوَاعاً فَأَمَرْتَهُمْ کُلَّهُمْ بِالاسْتِغْفَارِ فَقَالَ مَا قُلْتُ ذَلِکَ مِنْ ذَاتِ نَفْسِی إِنَّمَا اعْتَبَرْتُ فِیهِ قَوْلَ اللَّهِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّارا »؛
ترجمه روایت:
مرحوم طبرسی در مجمع البیان نقل می‌‌کند:
راوی می‌‌گوید خدمت امام حسن(ع) بودیم که مردى خدمت حضرت آمد و از «قحطى و گرانى» به آن حضرت شکایت نمود.
حضرت به او فرمود: استغفار کن و از خدا طلب آمرزش کن.
مرد دیگرى آمد و به آن حضرت از «فقر و تنگدستى» شکایت کرد.
حضرت به او هم فرمود: از خداوند(جهت گناهان خود) استغفار و طلب آمرزش نما.
مرد دیگرى آمد و به آن حضرت عرض کرد: از خدا بخواه و دعا کن که خداوند پسرى به من لطف فرماید.
امام(ع) به او هم فرمود: از خدا طلب آمرزش نما.
سپس ما(حضّار مجلس) به آن حضرت عرض کردیم چند نفر خدمت شما آمدند و از چیزها و گرفتاریهاى گوناگون شکایت داشتند و تقاضاى مختلفى نمودند و شما همه آنها را به استغفار و طلب آمرزش امر فرمودى!
حضرت فرمود: من این را از پیش خود نگفتم و همانا در این باره از فرموده خداوند(در قرآن) پند گرفتم و استفاده نمودم (که فرموده:)
«اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً، یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً، وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً» (سوره نوح: آیه12-10)
از پروردگار خود طلب آمرزش نمائید همانا او بسیار آمرزنده است تا آنکه از آسمان بر شما باران پشت سر هم بفرستد و شما را به مال و ثروتها و پسرها کمک و مدد فرماید، و براى شما باغها و نهرها قرار دهد.




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - سه شنبه 92 مرداد 23 :: 9:12 عصر :: نویسنده : عارفی

 

می گذری؛ من می گذرم ؛تو از من؛ من از دل؛ تو می خندی، من می خندم؛ تو به من؛ من به روزگار؛ تو می گریزی، من می گریزم؛ تو از عشق؛ من از خاطره ؛تو می روی، من می روم ؛تو از اینجا؛ من از اینجا؛ کاش می فهمیدی از اینجا تا اینجا چقدر فاصله است.

 

 




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - سه شنبه 92 مرداد 23 :: 9:10 عصر :: نویسنده : عارفی

چه تلخ است: علاقه ای که عادت شود، عادتی که باور شود، باوری که خاطره شود، و خاطره ای که درد شود...

 




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - دوشنبه 92 مرداد 8 :: 11:45 عصر :: نویسنده : عارفی

 

د ختر بدنیا امد تا دختر کسی شود

ازدواج  کرد تا همدم کسی شود

 

حاملگی و زایمان را تجربه کرد تا مادر کسی شود

 

برای همه کسی شد امّا خودش بیکس ماند و خان?

 

سالمندان را اختیار کرد.

 

تعجُب این جا است که یک مادر میتواند 10 تا فرزند را

 نگهداری کند

 

امّا 10 فرزند نمیتوانند یک مادر را نگه دارند این انصاف نیست .




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - پنج شنبه 92 مرداد 4 :: 3:59 عصر :: نویسنده : عارفی

     تقد یم به پیشگاهی پیشوا و مولای ما حضرت علی(ع):

 

به یاد حضرت علی(ع) این شهید محراب ومظلوم ترین عالم باش که درنوزدهم رمضان سال چهلم هجری درسپیده ای صبح توسط ضربت شقی ترین امت بنام عبدالرحمن مرادی معروف به ابن ملجم یکی از خوارج لعنت الله علیه صدای عدالت خواهی علی(ع) خاموش شد .

شب نوزدهم اززبان حضرت ام کلثوم (س) دخترامیرالمومنین(ع):

ام کلثوم می فرماید شب نوزدهم پدرم به خانه آ مد به نماز ایستاد ، من برای افطار حضرت طبقی حاضر کرد م که دو قرص نان جو با کاسه شیر ومقداری نمک د ر آن بود وچون حضرتش ازنماز فارغ شد یک نگاهی به طبق اند اخت وبه گریه افتاد فرمود دخترم برای من در یک طبق دوخورش کرده ای؟ مگرنمیدانی که من متا بعت پسرعمّ خود رسول خدا(ص) را میکنم دخترم هرکه خوراک و پوشاک او در دنیا نیکوتراست ایستادن او د ر قیا مت بیشتراست ، دخترم درحلال دنیا حساب است ود رحرام دنیا عذاب وعقاب وبرخی از زهد رسول خدا را تذ کّر دا د، فرمود: دخترم به خدا سو گند افطارنکنم تا از این دو خورش یکی را برداری ، ام کلثوم میفر ماید ظرف شیر را برداشتم حضرت اندکی ازنان جو با نمک افطار فرمود و حمد الهی را بجا آورد وبه نماز ایستاد .

نقل شده که درآن شب حضرت بسیاراز بیت خود بیرون میرفت وبه ستاره های آسمان نگاه میکرد وداخل خانه می شد ،سوره مبارکه یس را تلاوت میفر مود ، ومی فرمود پر وردگارم مرگ را برمن مبا رک گرد ان، وبسیار میگفت : لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وکلمه انا لله وانا الیه راجعون را زیاد بر زبان جاری میکرد، وبسیار صلوات می فرستاد واستغفارمی نمود ود ر تما م آن شب بیدار بود . ام کلثوم عرض کرد پدرجان اضطراب شما برای چیست؟ فرمود درصبح این شب شهید خواهم شد ، عرض کرد( جعده) را به مسجد بفرست تا با مردم نماز گزارد آقا بفرمایید خواهر زاده ات مسجد برود فرمود از قضای الهی نمی توان گریخت .                                                   (جعده بن هبیره مادرش امّ هانی خواهر امیرالمومنین است)

خود حضرت روانه ای مسجد شد چون به صحن وحیاط خانه رسید ! مرغا بی ها بر خلاف عادت پیش روی حضرت را گرفتند بال بال می زدند وفریاد می کشیدند !(سبحان الله)

بعضی خواستند آن ها را برا نند حضرت مانع شد فرمود بگذارید به حال خودش که این صیحه و ناله از پی نوحه کنند ه گان دارند ، بعد سفارش مرغا بی ها را به ام کلثوم کرد که آن ها را غذا بده و سیراب کن ویا رها کن تا از گیاها ن زمین بخورند ، حضرت به د ر حیاط که رسید کمر بند حضرت باز شد حضرت کمر بند را محکم بست واشعاری را انشاء فرمود که مضمونش اینست :

آی علی کمر بند خود را برای مرگ بی بند،همانا مرگ ترا ملاقات خواهد نمود،وجزع مکن از مرگ وقتیکه به منزل تو نازل شود، وبه دنیا مغرور مشوهرچند که با توموافقت کند، هم چنان که دهرترا خندان میکند ، هم چنین ترا به گریه در خواهد آ ورد بعد فرمود الهی مرگ را برمن مبارگ گردان ولقای خود را برمن خجسته فرما . ام کلثوم ازشنیدن این کلمات فریاد واه ابتا واه غوثا را بلند کرد وحضرت امام حسن(ع) از دنبال پدر بیرون دوید عرض کرد پدرجان می خواهم با شما باشم حضرت امیر (ع) فرمود برحق که بر تو دارم بر گرد امام حسن(ع) برگشت .

حضرت امیر(ع) وارد مسجد شد چراغ های مسجد خاموش بود حضرت درتاریکی چند رکعت نماز خواند ، بعد بربام مسجد رفت انگشتان مبارک را برگوش نهاد مشغول اذان گفتن شد ،آخرین اذان دل نشین حضرت امیر المومنین علی(ع) ازمسجد کوفه پخش شد بعد حضرت پا یین آمد وصدای حضرت الصلوة الصلوة بلند شد خفته گان را برای نما ز بیدار میکرد ، ابن ملجم لعین هم در میان خفته گان بود چون حضرت به او رسید دید بررُو خوابیده فرمود برخیز برای نمازبر رُومخواب که خواب شیا طین است بر پهلوی راست بخواب که خواب مئومنان است یا به طرف چپ بخواب که خواب حکما است وبرپشت بخواب که خواب پیا مبران است بعد فرمود قصدی درذهن داری اگر بخواهم می توانم خبر دهم که در زیر جامه چه داری واز اُو گذشت به محراب رفت به نماز ایستاد . علی جان چرا دشمن را رها میکنی؟ الآن د رپنجه ای تواست وقتی که بررو خوابیده چرا نا بودش نمیکنی؟ چشم اش هم خواب الواست علی جان بزن له اش کن .!

لکن منطق عالی علی(ع) ومکتب علی اجازه نمید هد چرا؟ هنوز جنایت نکرده میفرماید قصاص قبل ازجنایت جائیز نیست .

حجرابن عدی (رحمة الله علیه) صحابی پیامبر که ازبزرگان شیعه بود آن شب را در مسجد بسر میبرد ناگهان صدای بگوش حجر رسید که اشعث رفیق ابن ملجم لعین می گوید ابن ملجم درکار خود شتاب کن که صبح د مید حجر فهمید که نقشه ای درکار است حجر هرچه زود تربه طرف خانه علی(ع) رفت که حضرت را آ گاه کند ازقضا آن حضرت ازراه دگری به مسجد آمده بود ، وتا حجربه خانه حضرت رفت وبرگشت کارازکارگذشته بود وصدای مردم را شنید که به قتل حضرت خبرمید هند .(خدا لعنت کند این خوارج عصرما را یعنی ای وهابیت کثیف وپلید که قبرحجررا هم نتوانستند بی بینند تخریب کردند)

با اینکه زیاد گوشزد ابن ملجم شده بود که حضرت را اشقیای امت شهید میکند وبا قطا مه هم میگفت میتر سم آن کس من با شم ، آن شب تا صبح د ر این اند یشه بود لکن عا قبت سیلاب شقاوت اُو وچهره دل ربای قطامه دست به دست داد عزم را درقتل علی(ع) جزم کرد، آمد درپهلوی آ ن ستون که درپهلوی محراب بود جا گرفت ودورفیقش اشعث وشبیب هم درگوشه خزیدند چون حضرت سراز سجده برداشت شبیب شمشیرش فرود آورد خطا کرد درطاق محراب اصابت کرد پس از او ابن ملجم بی درنگ شمشیر برفرق حضرت زد ازقضا شمشیرش جای ضربت عمروبن عبد ود اصابت کرد وتا موضع سجده را شکافت علی(ع) درخونش غلطید فرمود: بسم الله وبالله وعلی ملة رسول الله فزت ورب الکعبه سوگند به خدای کعبه که رستگار شدم هذاماوعدناالله ورسوله این همان وعده ایست که خداورسولش به من داده اند، علی(ع) رستگارشد اما ارکان ولایت شکست،صدای عدالت خواهی علی(ع) خاموش شد. ازصدای مردم ام کلثوم وحسنین به طرف مسجد دویدند وچون داخل مسجد شدند دیدند که پدربزگوار درخون خود غلطیده است فریاد واه ابتا واه علیا بلند شد نزدیک محراب آ مدند دیدند جماعتی از مردم می خواهند حضرت را برپا دارند تا با مردم نماز بخواند حضرت توانائی نداشت امام حسن(ع) را دستور داد تا با مردم نماز خواند وخود حضرت نشسته نمازش را تمام کرد.

لاجرم حضرت را به خانه بردند وتا بیست وسوم رمضان حضرتش درقید حیات بود ودرشب بیست وسوم رمضان سال چهلم هجری حضرت قدم به سوی جنت نهاد .طبق وصیت حضرت به امام حسن(ع) چهارموضع قبربرای حضرت حفرشد برای که قبرحضرت مخفی باشد ،ازامام صادق(ع) مرویست که امیرالمومنین(ع) به امام حسن(ع) سفارش کرد برای من چهارموضع قبرحفر کن : یکی درمسجد کوفه، دوم درمیان رحبه سوم درنجف چهارم درمنزل جعده بن هبیره((فرزند ام هانی خواهر امیرالمومنین(ع) )) تا کسی به قبرراه نیا بد . وقبرحضرت تا زمان امام صادق (ع) مخفی بود ودر زمان حضرت صادق(ع)بعضی ازشیعیان فهمید ند .(اقتبا س ازمنتهی ا لآما ل محد ث قمی ره)

آیا ازاین درد با لا تر هست؟ که قبر خلیفه مسلمین و اولین شخص مملکت تا مدتی مخفی باشد؟!!!

البته جریان کفن ودفن حضرت درشب وانتقال جنازه حضرت به سوی نجف اشرف و هم چنین سفارش حضرت درمورد قاتلش به امام حسن(ع) د استان طولانی دارد که گنجایش وبلاگ نیست خوانند گان محترم درکتب تاریخی ذی ربط ملاحظه فرمایند .

خداوند منان علی(ع) واولاد علی را ازما ها راضی وما را درقیا مت با حضرتش محشور فرماید .

                                    ( آمین یا رب العا امین )

اللهم صل علی فا طمة وابیها وبعلها وبنیها بعد د ما احا طه به علمک .

 

 

 

 




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - پنج شنبه 92 مرداد 4 :: 3:55 عصر :: نویسنده : عارفی

 

انا انزلناه فی لیلة القدر...........

خداوند کریم می فرماید: ما قران را در شب قدر نازل کردیم ایا همه ی قران یا بعض قران؟

از ایات و روایات استفاده می شود که خداوند کریم همه قران را یک پارچه و دفعتا نازل فرموده است، در سوره مبارکه دخان ی3 می فرماید: (انِّا انزلناه فی لیلة مبارکة انِّا کنّا منذرین) می فرماید ما قران را در شب مبارکه (قدر) فرستادیم: در یک روایت از امام باقر(ع) سوال شد از قول خداوند سبحان(انّا انزلنا فی لیلة مبارکة) امام باقر(ع) در پاسخ فرمود:

ان شب، شب قدر است و در هر سال در ماه رمضان و دهه اخر ان می باشد و قران جز در شب قدر در دیگر شب ها نازل نگردیده است خدای سبحان می فرماید:

(فیها یفرق کل امر حکیم) امام(ع) توضیح داد هر چیزی در شب تا شب قدر سال اینده مقدر میگردد، خواه خیر باشد، طاعت و معصیت باشد، ولادت یا اجل و یا روزی باشد.(من لا یخصره الفقیه ج 2 ص 101)

پس خداوند سبحان قران کریم را دفعتا و یک باره نازل فرموده است، حالا در بیت المعمور یا قلب نازنین پیامبر(ص)،قران کریم یک نزول تدریجی دارد که در مدت 23 سال به مناسبت ها و اقتضاء زمان بر پیامبر(ص) نازل شد.

و حضرت برای مردم قرائت می فرمود که این ایه شریفه 106 سوره بنی اسرائیل اشاره به نزول تدریجی دارد.

(و قرانا فرقناه لتقراهُ علی الناس علی مکث و نزلناه تنزیلا") می فرماید: قران را جزء جزء، ایه ایه سوره سوره، فرستادم تا بر امّت به تدریج قرائت کنی و این قران از تنزیلات بزرگ است. خداوند سبحان فرمود: قران را در شب قدر نازل کردم.

قدر یعنی چه ؟

در وجه تسمیه ای این لیله مبارکه را به شب قدر وجوهی را ذکر کرده اند: چون شب شریفی و دارای قدر و منزلت و شرافت است، و از همین باب است ایه شریفه که در سوره حّج ایه ی 74 امده: (ما قدر و الّله حق قدر) این مشرکان مقام خدا را نشناختند. ما ها هم میگوییم فلانی عالی قدر است و در قدر همان معنی را بکار میبریم که عرب ها بکار میبرند، و تفسیر به معنی قدر و منزلت با خود ایه است: (لیلة قدر خیر من الف شهر ) بهتراز هزار ماه است. احسان و کارهای خوب دراین شب بهتر از هزارماه است. عبادت و دعا در این شب بهتر از هزار ماه 

منهای قدر، یک یا الله گفتن در این شب بهتر از هزار یا الله گفتن در سایر شب ها و .......

معنی دوم: قدر بعضی ضیق هم امده چون در این شب فرشتگان بر زمین می ایند که زمین تنگ میگردد در سوره طلاق ایه ی 7 امده است ( و من قدر علیه رزقه ) انکه نادار و تنگ معشیت است. یا در سوره رعد ایه ی 26 می فرماید: (الله یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر ) خدا هر که را بخواهد فراخ  روزی یا تنگ روزی میگرداند.شاهد مدعی است.

معنی سوم  قدر هم یعنی اندازه گیری، یعنی قانون گذاری در تشریعیات.

یعنی خداوند قانون جعل کرده بنام قران و بصورت وحی تشریعی برای پیامبر(ص) فرستاده است. یک وحی تکوینی است که مستقیما" به اشیا وحی میشود در سوره نحل ایه ی 68 میفرماید:

(و اوحی ربک الی النحل ان التخذی من الجبال بیوتا و من الشجره و مما یعرشون ) خداوند به زنبور عسل وحی کرد که از کوها و درختان و سقف های رفیع منزل گیرند.(ثم کلی من کل الثمرات )از شیره ای کدام گل تغذیه کن، زنبور عسل طبق برنامه مخصوص زندگی میکند در کندو دربان دارد برای برسی مبادا زنبوری الوده شده باشد، یا مثلا  درخت گوجه طبق وحی تکوینی میوه ترش و خربزه میوه شیرین میدهد. اما اشیا نمی تواند وحی تکوینی خداوند را نپزیرد (و اذا قضی امرا" فانما یقول له کن فیکون ) س12 ایه ی 117

پس خداوند وحی تشریفی خود را در قالب قران کریم توسط پیامبر(ص) بر ما نازل کرد، حلال و حرام، راه وچاه را بیان کرد و ما در وحی تشریعی ازادیم (انا هدیناه السبیل اما شاکرا" اما کفورا) س دهر  ایه ی 3 منتهی اگر پذیرفتیم (و من یکفر باالطاغوت و یومن با الله فقد استمسک باالعروة الوثقی لانفصام لها) سعادت دنیا و اخرت نصیب ما می شود و اگر نپذیرفتیم (و من یکفر به فاولئک هم الخاسرون)سوره بقره ایه ی 121،(و من یتبدل الکفر باالایمان فقد ضل سواء السبیل) بدبختی و سر در گمی دنیا و اخرت را در دنبال دارد، این معنی قدر از نظر قانون گذاری، فلان شی واجب ،فلان چیز حرام ، و این در قران است که در شب قدر نازل شده است.

دوم اندازه گیری مقدرات و سرنوشت مردم در طول سال در سوره دخان میفرماید:

(انا انزلناه فی لیلة مبارکة) بعد میفرماید: (فیها یفرق کل امر حکیم )سوره دخان ایه ی 4

در شب قدر هر امری با حکمت معین میگردد حوادث و وقایع مردم در طول سال اندازه گیری می شود (تنزل الملائکة....من کل امر ) ملائکه برای تقدیر امور کونیه در زمین نزول میکنند

(سلام هی حتی مطلع الفجر ) شب سلام و رحمت و عنایت الهی است و این تقدیر بعد از رحلت پیامبر(ص) در زمان ائمه معصومین و در زمان غیبت کبری هم باقی است که به امام عصر (عج) عرضه می شود .

احتمال دارد که مقدرات کهکشان ها هم اندازه گیری شود، اما انچه که مسلم است مقدرات سال مردم اندازه گیری می شود از مرگ وحیات ، سعه و تنگی رزق و انچه که مردم در طول سال و تا قدر اینده با ان سرو کار دارند اندازه گیری می شود. و در این زمینه روایت ایست از امام باقر (ع): (یقدر فی لیلة القدر کل شی یکون فی تلک السنة الی مثل ها من قابل من خیر و شر ،طاعة و معصیت و مولود و اجل او رزق فما قدر فی تلک السنة و قضی فهو المحتوم و لله (عزوجل) فیه المشیة )    (شب قدر یا قلب رمضان نقل از تفسیر نور الثقلین )   

در شب قدر هر امری از امور بندگان تا شب قدر سال اینده معین میگردد از خیر و شر طاعت و معصیت ولادت و مرگ و روزی موجودات و هر انچه که در ان سال مقدر گشته حتمی است و از برای خداوند سبحان در ان مشیت است. و خداوند در تحقق ان امور هرگز مسلوب القدره نخواهد بود

شب قدر کدام شب است ؟

روایات معین نکرده است در بعضی روایات امده است علت اینکه شب قدر مخفی است .برای اینست مبادا کسی شب قدر را بداند و در ان شب گناه کند.

روایات شب قدر را بین سه شب احتمال داده است 19،21،23، رمضان انوقت یک روایت از امام صادق (ع) است که روایت را زراره نقل میکند:

قال ابو عبدالله (ع): (التقدیر فی لیلة تسعه عشر و الابرام فی لیلة احدی و عشرین، والامضاءفی لیلة ثلاث و عشرین ) وسائل ج 7 ص 258

می فرماید  تقدیر و اندازه گیری امور شب نوزدهم انجام می شود و شب بیست یکم مهییا برای امضاء میگردد. ممکن است که بعضی اش رد شود و اما شب بیست و سوم مقدرات مردم امضاء می شود.

و این را هم بدانیم بعد از انکه مقدرات ما امضاء شد این به معنی این نیست که بگوییم خوب مقدرات ما امضاء شد خوب یا بد همان است خدا هم حق عوض کردن ندارد،نه عوض کردن تقدیر برای خداوند محفوظ است .

(یمهور الله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب ) سوره رعد ایه ی39

خداوند هر چه خواهد از احکام یا حوادث عالم محو و هرچه را خواهد اثبات میکند و نزد اوست ام الکتاب (اصل کتاب افرینش مشیِّت اوست )

بعد از اینکه سرنوشت انسان مقّدر شد در خلال سال انسان یک کاری انجام بدهد، مثلا حمایت از مظلوم بکند، و یا صدقه و امثال ذالک، مشیت خداوند محفوظ و می تواند سرنوشت انسان را عوض کند.

پس حلال و حرام خداوند سبحان را در طول سال محترم بشماریم ، و عمل صالح را در طول سال فرامش نکنیم و از گناهان در طول سال دوری کنیم .(ان الحسنات یذهبن السیئات ) نیکوکاری های شما بدی هایتان را نابود میسازد .سوره ی هود ایه ی 114

یا در سوره ی مبارکه ی فرقان ایه ی 70 میفرماید: (من تاب و امن و عمل عملا صالحا و اولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات ) خداوند گناهان این ها را مبدل به حسنات میکند .پس تغییر و تحول برای مشیت الهی محفوظ است.

یا بعد از شب قدر کاری کردیم که این یک مقدار عمل نا چیز شب قدر ما هم از بین رفت ( وخضتم کا الذی خاضوا اولئک حبطت اعمالهم فی الدنیا و الاخره و اولئک هم الخاسرون ) سوره  توبه ی69 میفرماید: شما هم در شهوات دنیا به مانند ان ها فرو رفتیید و به عوقبت ان ها میرسید انان مردمی هستند که اعمالشان در دنیا و اخرت نابود و باطل گشت و انان زیان کاران عالمند .

در دعای کمیل میخوانیم : (اللهم اغفرلی الذنوب التی تهتک العصم ) بار خدایا گناهان که پرده ها را بدرند بیامرز .(اللهم اغفرلی الذنوب التی تنزل النغم ) گناهانی که بدبختی نازل میکند ببخش.

(اللهم اغفرلی الذنوب التی تغیر النعم ) گناهانی که نعمت ها را دگرگون میکند بیامرز. (اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعا ) گناهانی که جلوگیرند از دعا را ببخش. (اللهم اغفرلی الذنوب التی تنزل البلاء ) گناهانی که بلا نازل میکند بیامرز، این دعا مخصوص شب قدر نیست که بخوانیم و سرنوشت خوبی برای ما رقم زده شود، در هر شب جمعه مستحب است .پیداست که بعضی گناهان سرنوشت انسان را عوض میکند بلا نازل میکند، یا بعضی حسنات دفع بلا میکند.

در تفسیر شریف صافی ذیل ایه ی شریفه ی (ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا به انفسهم ) از تفسیر عیاشی نقل میکند: که از امام باقر (ع) روایت شده است که فرمود: خداوند حکم حتمی کرده است نعمتی را که به بنده عنایت فرموده از او سلب نکند پیش از ان که ان بنده گناهی مرتکب شود و با ارتکاب گناه مستجوب سلب نعمت شود و این است معنای سخن خداوند سبحان (ان الله لا یغیر........) سوره ی رعد ایه ی 11

و این زنگ خطر را امیرا لمومنین (ع) در دعای کمیل نواخته و به گوش مردم رسانده است .(اللهم اغفرلی الذنوب التی تنزل البلاء.) گناهانی است که بلا نازل میکند . امام سجاد(ع) میفرماید: از جمله گناهانی که بلا نازل میکند یکی این که بیچاره ای را ببینی داد میزند و به دادش نرسی بلا نازل میکند .  تفسیر صافی در ذیل ایه ی شریفه (ان الله لا یغیر .......) سوره ی رعد ایه ی11 از معانی الاخبار نقل میکند: از امام سجاد(ع) نقل شده است که فرمود: گناهانی که نعمت را تغییر داده و زایل میکند چند چیز است : ازار و اذیت و ظلم در حق مردم ، بر طرف کردن عادت های خیر در وجود خود ، و ترک نیکی به مردم ، و کفران نعمت ، و ترک شکر .

خلاصه تمام وجوه در مورد شب قدر قابل جمع است ، هم شب تقدیر و اندازه گیری است ، هم شب نزول قران است ، شب نزول ملائکه است ، شب رحمت و عنایت الهی است (تنزل الملائکة و روح فیها باذن ربهم من کل امر سلام هی حتی مطلع الفجر) اگر بخواهیم در شب قدر مشمول رحم خداوند سبحان واقع شویم باید به مردم رحم کنیم واز گناهان گذشته واقعا" پشیمان شده و دست بکشیم و الان ترک کنیم و تعهد کنیم که در اینده عودت نکند ودوباره از ما سر نزند که معنای توبه همین است واقعا باخداوند سبحان راست بگوییم بخشیده می شویم (لا تقنطوا من رحمت الله ان الله یغفروا الذنوب جمیعا ) س 39 ی 53 از رحمت خدا ناامید مباش که خداوند سبحان همه ی گناهان را می بخشد .

(والسلام علی من التبع ا لهدی )

 




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - شنبه 92 تیر 16 :: 7:18 عصر :: نویسنده : عارفی

 

   

بسم الله الرحمن الرحیم

 

از کتاب "عیون" از "عبدالسلام بن صالح هروی" نقل شده که می گوید:

 

« در آخرین جمعه شعبان به دیدن ابی الحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام رفتم، حضرت فرمودند: اباصلت! بیشتر شعبان گذشت و این آخرین جمعه ی آن است؛ کوتاهی گذشته خود را در این ماه جبران کن. بسیار دعا و استغفار کن و خیلی قرآن بخوان؛ و از گناهانت توبه کن، تا وقتی  ماه رمضان می آید مخلص برای خدا باشی و هیچ امانتی به گردنت نباشد مگر اینکه آن را رد کنی و هیچ کینه ای از مومنی در دلت نباشد مگر اینکه آن را از بین ببری و از هر گناهی که انجام می دهی، دست بردار. تقوای خدا را پیشه کن و در نهان و آشکارت به او توکل کن.

 

 "کسی که به خدا توکل کند خدا برای او کافی خواهد بود"(طلاق، آیه3)

 

 

و در باقی مانده ی این ماه این دعا را زیاد تکرار کن:

 

اللَّهُمَّ إِن لَم تَکُن غَفَرتَ لَنَا فِی مَا مَضَی مِن شَعبَانَ فَاغفِر لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنه

 

خدایا اگر در این مدت که از شعبان گذشته، ما را نبخشیده ای، در مدتی که از آن مانده ما را بیامرز

 

زیرا خداوند متعال به احترام ماه مبارک رمضان، در این ماه افراد زیادی را از آتش رها می کند

 

این فرمایشات حضرت علیه السلام پیام و دستورالعملی برای اهلش در این مورد و تمام موراد مانند آن است. بنابراین آن را حفظ کرده، غنیمت بدان و به آن عمل کن.

 

 

 

منبع:

 

المراقبات، مرحوم حاج میرزا جواد ملکی تبریزی(ره)، ترجمه ابراهیم محدث بندر ریگی، ص191

 

مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، صص304و305

 

 

 

 

 

 




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - پنج شنبه 92 تیر 7 :: 1:7 صبح :: نویسنده : عارفی

 

پیا مبر (ص) :

مهد ی (ع) حق مظلوما ن را به آ نها بر میگرد اند به طوری که اگر حقی از کسی زیر د ند ا ن         د یگری با شد ا ز ا و میگیرد وبه صا حبش بر میگرد اند . (روزرهایی ج1 ص410 )

 




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - پنج شنبه 92 تیر 7 :: 1:5 صبح :: نویسنده : عارفی

 

امام زمان (ع) :

د ربا ره ی ظهور با ید بد انید که زمان آن د ر اختیار خد ا وند است و هرکس وقت ظهور را تعیین کند د رغگوا ست . ( المحجه ص 221 )

 




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - پنج شنبه 92 تیر 7 :: 1:3 صبح :: نویسنده : عارفی

ََپیا مبر(ص) :

خدا وند بوسیله ی مهد ی(ع) گرفتا ری را ازاین ا مّت برمید ا رد و دلها ی بند گان را پراز عبا دت میکند و عد الت را برآ نها می گسترد خد ا وند بوسیله ی ا و د روغگویی و د رند ه خویی را را از   بین می برد وذ لت را از گردن مرد م با ز میکند .(روز رها یی ج1 ص 411 نقل ازبحا ر ج51 ص 75 )

 




موضوع مطلب :
< << 6 7 8 9 10 >> >