سفارش تبلیغ
صبا ویژن
د نیا ی مجازی
درباره وبلاگ


پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 8
  • بازدید دیروز: 2
  • کل بازدیدها: 145915
یادداشت ثابت - جمعه 96 مهر 8 :: 6:46 عصر :: نویسنده : عارفی

 

 

امام حسین ( ع ) به همراه 72 تن از یاران صدیقش حماسه‌ای خلق کرد که حتی با یادآوری آن می‌توان به عظمت این نهضت حسینی پی برد و برای حرکتها و مبارزات ظلم‌ستیزانه بعدی، در طول تاریخ پس از امام(ع) و یارانش الگویی گشت. در باره رویداد عاشورا بسیار گفته و نوشته‏ اند. باز هم جاى گفتن و نوشتن باقى است، چرا که این رویداد از چنان ابعاد بزرگ و گسترده‏اى برخوردار است که هر چه بیش‏تر به تحلیل و بررسى آن پرداخته شود زوایاى نوتر و تازه‏ ترى از آن آشکار خواهد شد. عاشورا نه یک حادثه که یک فرهنگ است، فرهنگى برخاسته از متن اسلام ناب که نقش حیاتى را در استحکام ریشه ها، رویش شاخه ها و رشد بار و برهاى آن ایفا کرده است. عاشورا هیچ گاه در محدوده زمان و جغرافیاى خاصى محصور نمانده است، بلکه همواره الهام بخش ـ  و پل بسیارى از نهضتهاى دیگر ـ در برابر کانون هاى ظلم و کفر و نفاق بوده است. قیام عاشورا از سال 61 هجرى تا امروز همچون چشمه‏اى جوشان و خروشان از آب زلال و گواراى خود تشنگان معرفت و حقیقت را سیراب کرده، و الهام‏بخش بسیارى از نهضت‏هاى حقّ علیه باطل بوده است.

پنجاه سال از غروب آفتاب آسمانی وحی می‏گذشت و بیش از بیست سال بود که زمین و زمان از تابش خورشید قسط و عدالت محروم شده بود، پنجاه سال پیش از این، پیامبر اسلام(ص) رحلت فرموده بود و در طول این نیم قرن تنها چهار سال و نه ماه آفتاب عدالت درخشیده بود، دیگر هرچه بود سیاهی بود و ستم، ظلم بود و ظلمت، و هرچه عقربه ‌تاریخ پیشتر می رفت سیطره‌ سیاهی و ستم بیشتر می‏شد و این سیطره چنان باسرعت پیش می‏رفت که دیگر امید به نور نجاتی نبود، می‏رفت که نام قرآن و اسم اسلام نیز به فراموشی سپرده شود و این، یعنی محو حقایق و نابودی انسانیت و به باد دادن تمام زحمات و خدمات پیامبران و اصلاحگران تاریخ؛ به عبارت دیگر تحریف و تدفین تاریخ، تاریخی که رسولان حق، از آدم تا خاتم به آفرینش آن کمر همت بسته بودند و با تحمل سختیهای طاقت‏فرسا و با صداقت و صمیمیت فوق العاده خویش آن را ساخته بودند و چه میثم‏ها که در حراست از آن به سر دار نرفته و چه ابوذرها که به خاطرآن، شکنجه و تبعید نشده بودند و از همه مهمتر حضرت علی(ع) آن عین عدل و عرفان و انسان کامل در این راه مقدس شهید شد. وامام حسن(ع) هم به زهر جفا شهید شده بود ودر این موقعیت زمانی کسی نبود جزاین ابرمرد، کسی جز امام حسین(ع) و این کار سترگ، جز با حماسه بی‏نظیر کربلا، نمی‏توانست باشد این کار با منبر و خطابه یا با نوشتن نامه و رساله تحقق نمی‏یافت، خون خـدا می‏بایست دین خدا را از نو زنده کند و با شهادت خویش حجاب از چهره‌ اهل تزویر بردارد . حضرت با آگاهی تمام به آخرکار وبا شوق واشتیاقی وصف ناپذیر به دیدار دوست به راه افتاد ورفت که کربلا راعرش عشق وعاشورا را قیامت قرآن وتولد تاریخ کند که کرد وحیرت آبادی را بنام کربلا تا ابد زنده وبالنده دربلندای ابدیت پدید آورد که هنوز هم که هنوز است جهانخواران وزورمداران وریا کاران تا نام کربلا وعنوان عاشورا را می شنوند خوابشان آشفته می شود و کربلا بزرگترین و مهیب‏ترین کابوسی است که خواب را بر چشم همه یزیدیان حرام کرده است .

عاشورا گرچه یک روز بود، اما دامنه تاثیر آن تا ابدیت کشیده شد و چنان در عمق وجدانها و دلها اثر گذاشته که همه ساله دهه محرم و بویژه عاشورا، اوج عشق و اخلاص نسبت به معلم حریت و اسوه جهاد و شهادت، حسین بن علی(ع) می گردد و همه، حتی غیر شعیه، در مقابل عظمت روح آن آزادمردان تعظیم می‌کنند.

عاشورا در مقایسه با بسیاری از رخدادهای دیگر، حجم کمی از وقایع را به خود اختصاص داده و آغاز و انجام آن، در برهه ای کوتاه اتفاق افتاده است. اما یکی از حوادثی است که در طول تاریخ خویش، بیشترین توجه را به خود جلب کرده و علاوه بر نقش گسترده وتاثیر عمیق اجتماعی تاریخی خود، به صورت فرهنگی ویژه با ساختاری منحصر به فرد در آمده است.

از قرن‌ها پیش عاشورا به عنوان تجلی روز درگیری حق و باطل و روز فداکاری و جانبازی در راه دین و عقیده، شناخته شده است.




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - سه شنبه 96 مهر 5 :: 12:42 صبح :: نویسنده : عارفی

د ر حادثه کربلا احسا سا ت واعتقادا ت را کنا ر بگذاریم با 3 نمونه روبرو میشیم

اول اما م حسین(ع) را داریم که حاضر نیست تسلیم حرف زورشود وتا آخرمی ایستد

هم خودش وهم فرزندانش کشته می شوند وهزینه ی انتخابش را می پر دازد ازتمام هستی

دنیایی اش میگذرد ولی از آبرو نه .

دوم یزید را داریم که همه را تسلیم میخواهد تحمل مخالف را نمیکند نوه ی پیامبر (ص) را

سرمی برد واهلبیت رسول خدا را قتل عام میکند وبی آبرویی را به دل و جان میخرد وظاهرا

به چیزی که می خواهد می رسد .

بعد هم عمر سعد داریم که به روایت تاریخ تا هشتم محرم درتردید است ، هم خدارا میخواهد

هم خرمارا هم دنیارا وهم آخرت را ، هم میخواهد حسین(ع) را راضی نگه دارد هم یزید را

هم امارت شهر ری را میخواهد وهم خوشنامی و احترام مردم را ، نه حاضر است از قدرت

بگذ رد نه از خوشنامی هم آب میخواهد هم آبرو .

دست آخر عمرسعد تنها کسی است که به هیچ کدام از چیزهای که میخوا ست نمی رسد نه سهمی

ازقد رت ونه خوشنا می ،

ما آد م های معمولی راستش نه جرأ ت وارا د ه ی حسین(ع) شد ن را داریم ونه اون قد رت و

ابزا ر یزید شدن را ، اما درون ما یک عمرسعد است من بیش از همه از عمرسعد شدن میترسم .‍‍

 

 

 




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - دوشنبه 96 مهر 4 :: 10:16 عصر :: نویسنده : عارفی

 

در هر عصری افرادی هستند که همانند یزید، اعمال ضد اسلامی و ضد انسانی خود را به پای اسلام می‌نویسند  :

 

متاسفانه در زمانی زندگی می کنیم که استعمار و استکبار سراسر کشورهای اسلامی را در چنگال گرفته ،وتندروهای افراطی دست پروده ی آل سعود و برخی جاهلان دوست نما، تلاش دارد تا با نفوذ فرهنگ غلط  درباره دین ، سعی دارند تا مسلمانان را متحجر معرفی کنند.

برخی از افراد که مداوم از دین و اسلام و مسلمانی حرف می زنند اما وقتی زمان عمل فرا می رسد هیچ کاری انجام نداده و عقب می کشند که یقینا جزو دسته ریاکاران هستند. دفاع از حقانیت اسلام به هر لسانی وظیفه ی دینی هر مسلمان است.

بعضی از افراد مستحبات را انجام می دهند اما در راه دین نمی خواهند اندکی از مال و جان خود هزینه کنند و در عاشورا نیز مشخص شد که در رویارویی حق و باطل کمیت افراد و نتیجه مادی آن مهم نبود و آنهایی که ماندند فقط برای ادای تکلیف دفاع کردند.

منطق کوفیان این بود که دفاع از حسین (ع) برای آنها چه سودی خواهد داشت و در نهایت با محاسبات دنیوی خود امام حسین (ع) را تنها گذاشتند در حالی که مسلمان واقعی در راه دفاع از حق حساب و کتاب نمی کند.

کسانی که ظاهر بین بوده اینطور می پندارند که امام حسین (ع) کشته شده، اما افرادی که معیار بزرگتری دارند، می دانند که ایشان پیروز میدان جنگ بوده که قطعا نیز شهادت امام حسین (ع) چیزی جز نصرت و پیروزی نبوده است.

کسانی که امروز فکر می کنند تنها راه پیشرفت و ترقی کشور وابستگی به غربیها است باید بدانند که آمریکا و اسراییل یزید عصر حاضر هستند. زندگی در سایه ستم و ظلم جز مرگ و نکبت نیست، امروزه افرادی هستند که پیاپی به یزید مرده لعنت می فرستند اما با یزیدان زنده که همان آمریکا و اسراییل هستند کاری ندارند.

در طول تاریخ همواره کسانی بوده‌اند که با افکار و رفتار خود ضربات مهلکی بر پیکر اسلام زده که گروهک داعش و طالبان، نمونه زنده  وبارزاین افراد هستند. یزید به نام اسلام به کارهایی مبادرت ورزید که در تناقض صریح و عناد عیان با اسلام قرار داشت و خوب است بدانیم که در هر عصری افرادی هستند که همانند یزید، اعمال ضد اسلامی و ضد انسانی خود را به پای اسلام می‌نویسند.

ابوبکر بغدادی که خود را خلیفه می‌خواند و ملاعمر، امیرالمومنین خود خوانده طالبان نیز در زمره یزیدیان عصر حاضر هستند که با تشویق افراد تحت رهبری خویش به جنایت و ترور و وحشت، باعث بدنامی اسلام گردیده‌اند.

امام حسین(ع) با هدف جنگیدن از مدینه حرکت نکرد؛ بلکه تولید آگاهی و نپذیرفتن حکومت جور، اساسی‌ترین انگیزه قیام امام حسین(ع) را تشکیل می‌داد. یزید قصد داشت با استفاده از جهل و ناآگاهی مردم، تمام رویکردهای ضد اخلاقی و ضدانسانی خود را زیر نام اسلام به مردم تحمیل کند  و از این جهت وظیفه شرعی و انسانی امام بود که باید حرکت می‌کرد و موجی از بیداری و آگاهی را ایجاد کند تا از به وجود آمدن فضای فریب و سوءاستفاده از اسلام جلوگیری به عمل آید.

لذا بر هر زن و مرد مسلمان واجب است تا با بینشی عمیق و درک معارف دینی و مطالعه ی دقیق تاریخ صدر اسلام، ویزیدهای زمانه را بشناسند تا خدای ناکرده در سپاه دشمنان اسلام جای نگیریم.

 

 

 




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - دوشنبه 96 مهر 4 :: 7:37 عصر :: نویسنده : عارفی

 

یکی پرقدرت ترین وارزش مند ترین سرمایه که دستگاه خلقت وخدای متعال در اختیار ما قرار داده

سرمایه عمر است شما اگربخواهید برای یک ساعتی از عمر ارزش معین کنید چه میگویید؟

برای عمر نمیشود ارزش معین کرد .دنیا برای طلا وذخاییر معدنی و مادیات به جان هم افتادند و

آنقدر برایش ارزش پیدا کرده که برای بدست اوردن آن دست به هر جنایت میزنند ، ابرقدرت ها

اگربرای ملت ها تمسا حانه اشک میریزند و اظهار محبت میکنند برای طلاست تضعیف ملت ها

برای طلاست جنگ وجنایت برای طلاست .

اما طلا سعادت اور نیست شخصیت اور نیست فقط می تواند زینت برای دنیا وارضای تمایلات

مادی باشد . لکن بهترین سرمایه عمر است که نمیشود ارزش برایش تعیین کرد.

روزی مردی فقیری درمدینه در مسجد النبی بعد از نماز جماعت دست نیاز پیش مردم دراز کرد

گفت: میسکینم بینوا هستم کمک کنید هنوز مردم باین سایل جواب نداده بود امام سجاد(ع) شروع به سخن گفتن نمود فرمود یاین ادم فقط تنها تو میسکین نیستی تمام فرزندان ادم مسکن است بعد امام این حرف خود را توضیح داد فرمود اگر ازکسی یک درهم ودینار مفقود شود یا زیان وخسران بی بیند ازغصه این درهم ودینار شب خوابش نمی برد وگاهی حواس پریشانی پیدا کند اما هر روز که غروب میشود یک روز ازعمرش کم میشود وعالی ترین سرمایه را ازدست میدهد که اگر مالک شرق وغرب باشد واگر ذی القرنین بشود وسلطان این نیم کره وآن نیم کره بشود وهمه این ما یملک را بدهد که یک لحظه از عمر بر گردد بر نمیگردد وبرای یک روز عمر این سرمایه غیر قابل جبران یک شب متاثر نمیشود . امام چهارم با این گفتارش یک هوشدار داد که اگر گیتی را مالک باشی وبدهی امکان ندارد که یک لحظه عمر را دوباره برگردانی یعنی این سرمایه عمر ارزشش ازمحدوده مادیات خارج است وقیمتش با انچه دنیا دارد برابری نمیکند .

این سروتمند ا ن کلان دنیا وقتی به پایان عمر میرسند چیقدر تلاش میکنند چه قدر خرج میکنند

شاید بتوانند چند صباحی بما نند اگرواقعا عمر فروختنی بود چه سر مایه گزاری ها میشد اما این عمربرای هر کسی محدود است . ولکل امه اجل > برای هرگرو وهر کسی مدتی معینی داردو

پس عمر عالی ترین سرمایه است که خداوند در اختیار انسان گذاشته تا بخود آییم ازدست رفته.

وقتی ادم از مادر متولد میشود با او بگوید قراراست شصت سال هفتاد سال در دنیا بمانی به نظر میرسد این عمر به اخر رسیدنی نیست اما در عمل وگذشت زمان چنان سریع میگذرد این روزوشب

چنان سرمایه عمر را ازانسان میگیرد وبا عجله به خطه مرگ نزدیک میشود که دیروز بچه بودیم میان کوچه بازی میکردیم امروز یک مرد کامل در اجتماع فردا یک مرده در دل خاک خفته این هفتاد هشتاد سال است که با سرعت گذشت . حالا درپیری کنج مسجد بنشین دعا کن عمر بر باد رفته برگرددآیا این دعا می تواندمستجاب باشد؟!!!! ارزو کن یا لیت الشباب یعود لنا یوما بی فاییده است یک فرصت های است بنام موقعیت ممکن است روزی برگردد اما فرصت عمر اگر از دست رفت دیگر بازگشتش برای هیج کسی ممکن نیست حتی برای انبیاء واولیاء خدا. 

واین سرمایه عمر آنقدر با ارزش است که خدا هم برایش ارزش قایل شده ویکی از سوال های که در قیامت میشود از عمر انسان است که این عمرا در کجا فانی کردی؟  ودر چه راه ازدست دادی ؟

خوب است ادم مغرب حساب کند امروز سرمایه دادم در مقابل چه گرفتم .

یک جمله در کتاب ها از امیرالمومنین علی(ع) نقل شده مولی علی فرمود من یک لحظه زندگی دنیارا به قرن ها کنار کوثر .سایه طوبی در بهشت نمیدهم ومعامله نمیکنم این حرف علی یعنی چه؟

این حرف خیلی دقت وتحقیق میخواهد تا بعمق کلام مولی برسیم میخواهد خواطر نشان کند که خدا دنیارا میدان فعالیت برای فرزندان ادم قرار داده هر کسی بهر جا که رسیده  یا میخواهد برسد این جا وامروز نه فردا در بهشت در بهشت چه میشود کرد؟ در جهنم جه میشود کرد؟ ودر عالم برزخ چه میشود کرد؟ در عالم قیامت چه میشود کرد؟ هرکسی بهر جا رسیده وباید بکند در این عالم است.

ازیک لحظه زندگی نیوتن نیوتن شد از یک لحظه زندگی اختراعات و اکتشافات بدست امد از یک لحظه زندگی دنیا صنعتی شد از یک لحظه زندگی مردان بزرگ ودانشمندان هرچه در جهان است بدست آوردند .

نیوتن زیر درخت سیب نشسته یک دانه سیب ازشاخه جدا شد با سرعت به زمین اصابت کرد از صدای اصابت کردن سیب به زمین نیوتن را متوجه میکند سیب از شاخه جدا شد به زمین افتاد چرا سیب بطرف هوا نرفت چرا معلق نماند در این لحظه این فکربه نیوتن پیدا شد باید برود دنبال تحقیق وتا اون جا پیش رفت که جاذبه عمومی را در طبیعت و خلقت کشف ودر اسمان ها را بر روی زمینیان باز میکند .

یک دانشمند مشغول مطالعه است دیگ غذایش روی اجاق است جوش میاد صدا میاد متوجه شد که سردیگ بالا و پایین میشه این فکر برایش پیدا شد که حرکت توسط بخار است وبخار این قدر قدرت دارد که یک چیزی سنگین را بطرف بالا ببرد یک لحظه در این فکررفت وبرد انسان را تا آنجا که جت ها طیاره ها وسفینه های فضایی بحرکت درامد شما بی بینید که یک لحظه چیقدر سازنده است

وشما چیقدر از این لحظات بهره برداری میکنید؟

این محمد ابن زکریای رازی که دنیای طب به این مرد احترام قایل است گفته شده که زرگر بوده

بفکرکمیا گری افتاد ودر این مسیر چشم او اسیب دید به پزشک مراجعه کرد پزشک چشمش را معالجه کرد وچهل اشرفی طلا از اوگرفت وبه او گفت ای مرد کمیاگری آموختی علم ودانش کمیاست

که من با یک معالجه چهل اشرفی طلا میگیرم اگر سرمایه علم داشته باشی این کمیاست .

یک لحظه ، یک نقطه برای زکریا حرف شد زندگی اورا عوض کرد در مسیر علم وداتش قرار

گرفت وبه انجای رسید که دنیای طب باین مرد افتخار دارند . این لحظه های عمر میتواند دانشمند

بسازد می تواند یک انسان آراسته باخلاق وسجایای انسانی بسازد میتواند یک عنصر فروزان بسازد

که افتخار یک ملت ومملکت باشد بشرط که از این سرمایه استفاده شود .واگر این سرمایه روزها به

به بطالت برود وشب ها لغو بگذرد نتیجه اش مسلم حسرت و سیه روزی است.

عمررا فدای تمایلات شیطانی ونفسانی میشود کرد ، عمر را میشود مجانی در اختیار دیگران قرارداد

عمر را مجانی میشود در این بازار دنیا از دست داد .

نظر اسلام درباره عمر ما چیه؟

اسلام می گوید تمام عمر مسجد بنشین؟ نه ، تمام عمر قران بخوانید ؟ هرگز، تمام عمر را به بطالت بگذرانیم؟ نه، اسلام میگوید تمام عمر بدون برنامه باشید؟ نه،

کدام مکتب بهتر از اسلام برنامه داده؟ اگر ما گوش شینوا نداریم اگر بمسایل اسلامی عمل نمیکنیم اگردستورات اسلامی را سرمشق قرار نمیدهیم عقب افتادگی هاراچرا پای اسلام میگزاریم استثمار شده ها را چرا به حساب اسلام میگیریم بیسوادی ها را چرا به اسلام ختم میکنیم؟

اسلام این حرف را میزند در زندگی تقسیم اوقات داشته باش یک شبانه روز بیست وچهار ساعت است هشت ساعت کار یک لحظه بیکاری ویک لحظه عمر دادن وچیزی نگرفتن گناه و جرم است

ما سال ها را به باد دادیم بدون هدف ای وای یک لحظه اش هم حساب دارد .

هشت ساعت عبادت ، هشت ساعت هم استراحت وخواب دانش امروز هم باین رسیده که برای سلامتی هر انسان هشت ساعت استراحت لازم است .

حالا هشت ساعت عبادت یعنی یکسره نماز؟ یک سره قراءت قران یک سره مسجد نشستن وذکر گفتن؟ نه، این ها هم عبادت است لکن در اسلام دامنه عبادت خیلی گسترش دارد و وسیع است عیادت مریض برو عبادت است نمازت خواندی گوش به موعظه دادی عبادت است قضای حاجت مومن عبادت است وچه عبادت بزرگی شمااز این عبادت چیقدر استفاده کردید چه مقدار سرمایه عمرت این جا ریختی؟ کارگشایی مردم کردن گره از کار برادر و خواهر مسلمان باز کردن دست ضعفا گرفتن عالی ترین عبادت است استفتا کن از مرجع تقلید ت از اون کسی که در فروع باید از او تقلید کنی بپرس آغا اگر من کاری ازدستم بیاید که برای برای مسلمانم انجام بدهم اگربه من حاجتش عرضه کند من حاجت اورا براوردم چیقد ثواب دارد؟ چرا از هم بیگانه شدیم؟ چرا بهم دیگه تعاون نداریم ؟ چرا همدیگر را کمک نمیکنیم؟ تعاونوا علی البر والتقوی ، باید انچه که رهبران دین فرموده بگویم اگر شما یک کمک به برادر مسلمانت بکنی این بهتر است یا زیارت مشهد، این بهتر است یاصد دوره ختم قران، این بهتر است یا حج مستحبی ، امام صادق فرمود روا ساختن حاجت مومن بهتر است از آزاد کردن هزار بنده وبار کردن هزاراسب در راه خدا فرستادن وفرمود براوردن حاجت مومن نزد خدا بهتر است از بیست حج وباز فرمود گام برداشتن مرد در راهحاجت برادر مومنش بهتر است از یک ماه اعتکاف در مسجد الحرام وروایات زیادی در این مورد ازمعصومین علیهم السلام رسیده که گنجایش در این یاد داشت ندارد عزیزان که خواهان مطالعه باشند اصول کا فی فراجعه فرمایند.




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - پنج شنبه 96 شهریور 31 :: 10:12 صبح :: نویسنده : عارفی

30 هزار دینار طلا
رقمی بود که یزید به هر نفر اهل خواص کوفه داد
و دینشان را خرید!
هر دینار چهارو نیم گرم طلا میشه، ضرب در30 هزار وبعد با پول امروز  محاسبه کن سر به کجا میکشد؟
اگر ما با چنین پیشنهادی روبرو می شدیم
چه می کردیم؟!
حالا هم می تونیم بگوییم کاش ما با تو کربلا بودیم؟




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - چهارشنبه 96 شهریور 30 :: 3:36 عصر :: نویسنده : عارفی

درسی که باید از انقلاب امام حسین آموخت

عاشورا عظیم ترین رخداد تاریخ بشریت بود و درس های بزرگ و سترگ به همگان آموخت.
درس های متعددی می توان از قیام امام حسین (ع) آموخت:
1-خدا محوری: یکی از ویژگی های قیام امام حسین (ع) در خدا باوری و اخلاص ظهور می کند. امام ضمن خطابه ای که پیش از خروج از مدینه ایراد نمود، هرگونه شایبة دنیا طلبی و ریاست خواهی و جنگ قدرت را ردد کرد و انگیزه اصلاح دینی و اجتماعی را مطرح نمود.
حضرت بارها از تسلیم شدن در برابر خواست خدا و جلب رضایت او سخن گفت. او در آخرین لحظات، در مناجات با خدا عرضه داشت: الهی رضاً برضاک، تسلیماً لأمرک، صبراً علی قضائک، یا ربّ، لا معبود سواک یا غیاث المستغیثین
پروردگارا! من راضی به رضای تو و تسلیم امر تو هستم. در مقابل قضای تو صبر خواهم نمود. ای خدایی که جز تو معبودی نیست! ای پناه بی پناهان!.

2-معنویت گرایی و خدا محوری نه تنها در گفتار و رفتار امام حسین(ع) ظهور نمود که یاران و اهل بیت حضرت نیز معنویت گراترین انسان ها بودند. حضرت زینب در گودال قتلگاه در کنار بدن مطهر امام حسین(ع) عرضه داشت: اللّهم تقبل منّا هذا لقربان.
حضرت به ابن زیاد که گفت: رفتار خدا با برادرت را چگونه دیدی، فرمود: جز جمال و زیبایی ندیدم.

3-آزادی خواهی و عزت مندی: یکی از درس های قیام امام حسین(ع) آزادی خواهی و عزت مندی است که امام حسین(ع) به رغم آنکه آینده جنگ را پیش بینی می کرد و دشمن را خوب می شناخت؛ در برابر ستم و زورگویی تسلم نشد و به همگان این درس را آموخت که مرگ با عزت از زندگی ذلت بار بهتر است: موت فی عزٍّ خیرٌ من حیاه فی ذلّ... لاوالله، لا أعطیهم بیدی اعطاء الذّلیل و لا أقرّ إقرار العبید.
فرمود: الموت اولی من رکوب العار و العار اولی من دخول النّار.
مرا عار آید از این زندگی که سالار باشم، کنم بندگی
امام حسین (ع) نه تنها آزاده و آزادی خواه بود که دشمنان خویش را نیز به آزاد خواهی فرا خواند: ای آل سفیان! اگر دین ندارید و از قیامت نمی ترسید، لااقل در دنیا آزاد باشید.
گر شما را به جهان دینی و آیین نیست لااقل مردم آزاده به دنیا باشید
آزاد خواهی و عدالت گرایی امام حسین(ع) سبب شد که غیر مسلمانان نیز از قیام او درس گیرند و آزاد خواهی خویش را مبتنی بر آزاد خواهی آن امام همام نمایند.
مها تماگاندی (رهبر فقید هند) گفت: من زندگی امام حسین، آن شهید بزرگ اسلام را به دقّت خوانده ام. بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد پیروز گردد، باید از سرمشق امام حسین پیروی کند.
درس آزادی به دنیا داد رفتار حسین بذر همت در جهان افشاند افکار حسین
با قیام خویش بر اهل جهان معلوم کرد تابع اهل ستم گشتن بُوَد عار حسین

3-پاسداری از دین: متأسفانه بعد از رحلت پیامبر(ص) مسلمانان از معارف دین و سنت پیامبر(ص) فاصله گرفته و جهان اسلام را دنیا گرایی و قدرت طلبی فرا گرفت. از سوی دیگر بدعت گذاری گسترش یافته و رهبران دین ستیز، مانند معاویه و یزید در مسند قدر گرفتند. به قدرت رسیدن و دین ستیزی آنها موجب شد باورهای دینی تضعیف شود و قوانین اسلام اجرا نگردد و ارزش های آن زیر سؤال برود.
برای احیای دین و اجرای قوانین اسلام و بدعت زدایی نیاز به نهضت بود، از این رو امام حسین(ع) قیام نمود و یکی از اهداف آن را حفظ دین و احیای سنت پیامبر (ص) دانست.
در نامه ای خطاب به مردم بعده می فرماید: من شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر فرا می خوانم. سنّت مرده و بدعت زنده شده است.
امام حسین (ع) یاران خویش را به حمایت از دین فرا خواند و خود در اشعار خویش دین مداری و دین محوری را گوشزد نمود: إن کان دین محمّد لم یستقم، إلا بقتلی، یا سیوف خذینی.
گر جز به کشتنم نشود دین حق بلند ای تیغها بیاید بر فرق من فرود
حضرت ابوالفضل نیز در رجزی که در روز عاشورا خواند گفت:
والله ان قطعتموا یمینی إنّی أحامی أبداً عن دینی
دین خدا عزیز تر است از وجود ما این دست و پا و چشم و سر و جان فدای دوست

 




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - چهارشنبه 96 شهریور 30 :: 3:32 عصر :: نویسنده : عارفی

مسوولیت ما در قبال قیام عاشورا چیست؟

از قیام امام حسین (ع) و یاران آن حضرت نزدیک به 1400 سال می گذرد اما با گذشت هر روز ابعاد این قیام و پیام های آن وسیعتر، درخشان تر و ماندگار تر می شود براستی عامل این درخشندگی و ماندگاری چیست؟

تاریخ انقلاب ها و حوادث زیادی را در خود جای داده است ده ها و صدها انقلاب، قیام و اعتراض در اوراق تاریخ درج گردیده است، هزاران نفر به شمول کودکان و زنان روزمره در سراسر جهان قربانی شده و می شوند و از اثر سیاست های خصمانه ی همنوعان خود، جان های خود را از دست می دهند اما از هیچ کدام به این گستردگی تجلیل به عمل نمی آید و میلیون ها نفر برای ده روز متوالی عزا نمی گیرند و به خیابان ها نمی ریزند، کودکان و اطفال اشک ماتم نمی ریزند و شهر و دیار سیاه پوش نمی گردند؛ حقا که این قیام جاودانه شد.

هرچند مبارزه میان حق و باطل از آغاز خلقت انسان وجود داشته و این دو در ادوار مختلف تاریخ در برابر هم و برای زدودن و نابود نمودن یکدیگر تلاش نموده یا به عبارت دیگر مبارزه میان نیروی شیطانی و نیروی الهی در وجود هر انسان جریان دارد و هردو برای سرکوب یکدیگر بصورت مداوم و مستمر با هم مجادله می نمایند، در این مجادله کسانی پیروز میدان می شوند که نیروی انسانی و یا خداگونه اش بتواند، نیروی شیطانی اش را مغلوب و مقهور خود گرداند و بر هواهای نفسانی اش غالب آید، همانطوریکه ابر مردان تاریخ و پیشوایان دین و پاسبانان آن چون حضرت امام حسین (ع) و یارانش برای خدا و حراست از دین رسول خدا (ص) قربانگاه چون کربلا را اختیار نمودند و برای اصلاح امت، از همه ی اهل و عیال خود حتی طفل شش ماهه اش بگذرد و همه را به قربانگاه بفرستد تا برای نجات از دین و ارزش هایش قربانی نماید با وجود که می دانست و متیقن بود که در این راه با دشمنان کینه توز، بیرحم و خون خوار چون یزید مواجه اند.

کسی عاری از عاطفه و احساس انسانی است و این را هم می دانست که افراد و پیروانش در این جنگ نابرابر بیرحمانه به شهادت خواهند رسید و خواهر گرامی اش زینب را به مخروبه های کوفه و شام به اسارت خواهند برد، جوان رشید چون علی اکبرش را از دست خواهد داد، دست های برادر و همدم چون ابوالفضل اش بریده خواهد شد، با آن هم خلل در اراده اش پدید نمی آید و از تصمیم خود منصرف نمی شود ، چرا؟

چون ایشان مسوولیت انسانی اش را در برابر دین جدش رسول خدا به درستی درک کرده بود و به خوبی می دانست که باید از این دین به خوبی حراست و نگهبانی کند تا مبادا بدعت ها و پلیدی ها به عنوان یک ارزش درج آن گردد و تفسیر دینی بیابد.

ایشان به خوبی واقف بود که برای خدا و دین خدا باید از هیچ نوع قربانی دریغ ننماید همانطوریکه رسول خدا حضرت محمد (ص) برای این دین زحمات زیادی را متقبل شد، توهین و حقارت های زیادی را متحمل شد با وجود آن هم به راهش ادامه داد و به آینده درخشان دل بست.

همانطوری که حضرت ابراهیم خلیل حاضر گردید که بخاطر اطاعت از اوامر خدای عزوجل، جگرگوشه اش اسماعیل را به قربانگاه ببرد و کارد بر گلویش بگذارد حتی نگاه های معصومانه فرزندش، هیچ گونه خللی بر عزم اش وارد ننماید. این پیامبران و امامان به خوبی نیروی خدایی را در وجود خود بارور ساخته و نیک می دانند که ارزش ها و هنجار ها به آسانی نهادینه نمی شوند فرایند پیچیده و طولانی را می طلبد تا به عنوان یک باور جمعی مورد پذیرش آحاد ملت و مردم قرار گیرد بناءً باید آماده هر نوع قربانی بود.

لذا امام حسین (ع) خود را قربانی کرد تا به من و تو بیاموزد که انسانی زیست کنیم، از دستورات و آموزه های دین، پیروی و اطاعت کنیم، اخلاق دینی داشته باشیم و وجدان انسانی را در خود تقویت نماییم، برادر گونه زیست نماییم، اتحاد و یک پارچگی خود را حفظ کنیم، در برابر تعدی و تجاوز مبارزه کنیم، از ارزش ها و هنجار های پذیرفته شده خود حراست و نگهبانی کنیم و نگذاریم که این ارزش ها از سوی عده ی تهدید شود و ویران گردد.

حال بر من و توست تا از قیام عاشورا بیاموزیم که افراط و تفریط در دین، جای ندارد سنت ها و رسوم ناپسند به عنوان ارزش دینی مطرح نیست، تبعیض و بی عدالتی منشاء دینی ندارد بلکه به حکم خدای عزوجل مسلمانان و مومنین همه برادر هم اند و باید زیست باهمی را اختیار نمایند و اتحاد و یکپارچگی خود را حفظ کنند تا به آینده مطمئن دست یابند هیچ کسی بر کسی دیگر برتری ندارد فقط ملاک برتری، تقوا و پرهیزگاری است بناءً باید به قول شاعر ما باید؛ دست در دست هم دهیم به مهر، خانه ی خویش را کنیم آباد.

 




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - پنج شنبه 95 مهر 30 :: 6:56 عصر :: نویسنده : عارفی

آب هرچند آلوده باشد حتی لجن هم شده باشد،
اگر به دریا برگردد، صاف، زلال و پاک می شود.
یادت باشد خدا دریای رحمت است وما چون آب آلوده که اگر به آغوش رحمت او بازگردیم
کار تمام است وپاک پاک میشویم .




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - پنج شنبه 95 مهر 30 :: 6:54 عصر :: نویسنده : عارفی


در بیمارستان ‌ها وقت شام و ناهار، غذاها خیلی متفاوت است!
به یک نفر سوپ، چلوکباب و دسر می دهند، به یک کسی فقط سوپ می دهند، به یک نفر حتی سوپ هم نمی ‌دهند و می ‌گویند که فقط آب بخور،
به یک کسی می ‌گویند که حتی آب هم نخور!
جالب است که هیچ کدام از این بیماران اعتراض ندارند.
زیرا آنها پذیرفته ‌اند که کسی که این تشخیص ‌ها را داده است، طبیب است و آن کسی که طبیب است حکیم است...

پس اگر خدا به یک کسی کم داده یا زیاد داده، شما گله و شکوه نکنید که چرا به او بیشتر داده ‌ای و به من کمتر...
این کارها روی حساب و حکمت است...

همه ی اینها البته به شرطی درست هستند که ما تنبلی و سهل انگاری خودمان را به پای حکمت خداوند قرار ندهیم...!




موضوع مطلب :
یادداشت ثابت - یکشنبه 94 اسفند 3 :: 6:55 عصر :: نویسنده : عارفی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

شهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خدمت حضرت حجت ابن الحسن (ج)

وامت اسلامی تسلیت با د

 

حدثنا أبو الولید حدثنا ابن عیینة عن عمر و ابن دینار عن ابن أبى ملیکة عن المِسْوَر بن مَخْرَمَة أنّ رسول اللّه صلى اللّه علیه وسلم قال: «فاطمة بَضْعَة منّى فمن أغضبها أغضبنی».

رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: فاطمه پاره تن من است؛ کسی که او را به خشم در آورد مرا به خشم آورده است.

صحیح البخارى 4/210، (ص 710، ح 3714)، کتاب فضائل الصحابة، ب 12 ـ باب مَنَاقِبُ قَرَابَةِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیهوسلم . و4/219، (ص 717، ح 3767) کتاب فضائل الصحابة، ب 29 ـ باب مَنَاقِبُ فَاطِمَةَ عَلَیْهَا السَّلاَمُ .

قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «أُنْزِلَتْ آیَةُ التطْهِیرِ فِیْ خَمْسَةٍ فِیَّ، وَفِیْ عَلیٍّ وَحَسَنٍ وَحُسَیْنٍ وَفاطِمَة».

آیه تطهیر بر 5 نفر نازل شد: بر من و علی و حسن و حسین و فاطمه علیهم‌السلام.

منابع: إسعاف الراغبین ص 116/ صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابة.

 

قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة بَضْعَةُ مِنّی فَمَنْ أَغْضَبَها أَغْضَبَنِی».

فاطمه پاره وجود من است، هر چه او را غضبناک کند مرا غضبناک کرده است.

منابع: صحیح البخاری ج 3 کتاب الفضائل باب مناقب فاطِمَة ص 1374/ خصائص الإمام علیّ للنسائی ص 122/ الجامع الصغیر ج 2 ص 653 ح 5858/ کنز العمّال ج 3 ص 93 ـ 97/ منتخب بهامش المسند ج 5 ص 96/ مصابیح السنّة ج 4 ص 185/ إسعاف الراغبین ص 188/ ذخائر العقبى ص 37/ ینابیع المودّة ج 2 ص 52 ـ 79.

قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «سیّدَةُ نِساءِ أَهْلِ الجَنَّةِ فاطِمَة».

سرور زنان بهشت فاطمه است.

منابع: کنز العمّال ج13 ص94/ صحیح البخاری، کتاب الفضائل، باب مناقب فاطمة/ البدایة والنهایة ج 2 ص61.

احادیث زیادی در فضل حضرت زهرا سلام الله علیها در کتب فریقین از رسول خدا صل الله علیه و اله وسلم وارد شده است که این چند حدیث بعنوان نمونه خدمت خوانندگان محترم از کتب اهل سنت نقل کردم

حضرت زهرا(س) بعد از پدر بزرگوارش 75 روز یا 95 روز زنده بود ودر سن 17 یا 18 سالگی

13 جمادالاول یا سوم جمادالثانی به شهادت رسید

با این همه سفارشات که از طرف پیامبر خدا در مورد یگانه دخترش شده بود و خود حضرت زهرا هم از نظر شخصیتی در حد اعلای از کمال بود که من و امثال من از تعریف حضرتش عاجزیم .

جای سوال است : وایا امت اسلامی این سوال ها را از خود کرده است؟

چراتاریخ شهادت دختر رسول خدا (ص) در بین امت اسلامی مخفی است؟

چرا قبر حضرتش مخفی است؟

چرا پیکر دخت پیامبر با اون عظمت تشییع نشود؟

چرا شبانه دفن شود؟

چرا امت اسلامی بر جنازه حضرتش نماز نخواند؟

سران حکومت کجا بودند؟

اگر گفته شود خود حضرت زهرا وصیت کرد و نمیخواست باز سوال خلق میشود که :

چرا حضرت زهرا نمیخواست ؟

این چرا ها را باید خواص آنروز در پیشگاه رسول خدا جواب گو باشند چون حضرت صدیقه برای خواص آنروز اتمام حجت کرد شبها در خانه مهاجر و انصار میرفت حسنین را هم با خود می برد

حدیث ان الحسن والحسین سیدا شبابا اهل الجنة را گوشزد میکرد روز غدیر را که هنوز خیلی نگذشته بود گوشزد میکرد لکن خاص وعام آنروز یگانه دخت رسول خدا را تنها گذاشت !!!!!!!!

بقول بعض بزرگان این مدت 95 روز که بعد از پدر بزرگوارش زنده بود حضرت زهرا را پیر کرد .

با این عمر کم این همه سادات در دنیا نتیجه ازدواج شش هفت ساله حضر تش است .

انا اعطینا ک الکوثر فصل لربک وانحر ان شانءک هوالابتر.

 

 




موضوع مطلب :
1 2 3 4 5 >> >